باران وکودکی

امروزهم باران،مراپریشان کرد.

امروزهم باران ،چشمان مراگریان کرد.

فکرنکن برای تواشک میریزم،

برای اون عشقی اشک می ریزم که ....

به بازیچه ای عوضش کردی،

کودک که بو:دیم،به یاددارم طلای گردنت را

باشیرینی عوض کردی.

ازآن روز چنین روزی راانتظارمی کشیدم.


والآن .........

توچقدرکوچکی.....

[ بازدید : 832 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 8 تير 1393 ] [ 2:03 ] [ امید ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]