مجال رسیدن نیست
سکوتی درقفس دارم،
وقفسی درسکوتی،
وهیچ کدام راتوان شکستن نیست.
چشمی رابرلبی دارم،
ولبی رابرچشمی،
وهیچیک رایارای رسیدن نیست
شبی دارم درروزی،
وروزی درشبی،
وهیچکس راتوان دیدن نیست.
پروازی دارم دراندیشه ای،
واندیشه ای درپروازی،
وهیچ یک رازَهره ی پریدن نیست.
آرزویی دارم دردنیایی،
ودنیایی درآرزویی،
ودیگرمجال رسید ن نیست....
[ پنجشنبه 12 تير 1393 ] [ 19:07 ] [ امید ]
[ ]